سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بچه است؛عملیات را لو می دهد (خاطره)

سه شنبه 87 مرداد 22 ساعت 3:55 عصر
بغض کرده بود. از بس گفته بودند: «بچه است؛ زخمی بشود آه و ناله می‌کند و عملیات را لو می‌دهد.»
شاید هم حق داشتند. نه اروند با کسی شوخی داشت، نه عراقی‌ها. اگر عملیات لو می‌رفت، غواص‏‌ها - که فقط یک چاقو داشتند - قتل عام می‌شدند. فرمانده که بغضش را دید و اشتیاقش را، موافقت کرد.
* * *
بغض کرده بود. توی گل و لای کنار اروند، در ساحل فاو دراز کشیده بود. جفت پاهایش زودتر از خودش رفته بودند. یا کوسه برده بود یا خمپاره. دهانش را هم پر از گِل کرده بود که عملیات را لو ندهد.


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : | نظرات دیگران [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    آخرین استفتائات از رهبر معظم انقلاب درباره انتخابات
    «پسر من علاقه و ارادت خاصى به حضرت امام رضا(ع) داشت...»
    شعری زیبا از علیرضا قزوه
    سرمقاله روزنامه کیهان به قلم شریعتمداری در مورد آقای احمدی نژاد
    شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
    بعد از شهدا چه کردیم؟
    [عناوین آرشیوشده]