آب و نان
حيدر که هست پس تو چرا کار مي کني
جارو مکش که سرفه امانت نمي دهد
ناني بخور، عزيز دلم آب رفته اي
اين کاسه هاي آب، توانت نمي دهد
دنبال رنگ چهره در آيينه ات مباش
آيينه شرم کرده نشانت نمي دهد
تابوت قوس دار و عجيبي که ساختم
شرحي زحجم جسم کمانت نمي دهد
دستاس!دست فاطمه ام پينه بسته است
از خواهش من است تکانت نمي دهد